زبانی که باید اصلاح شود

بدست KT

پیشتر بحثی را شروع کردیم در مورد زبان، استفاده و ابزار و تاثیر آن. این بحث را باید ادامه بدهیم که کلید حل خیلی از مسائل در همین است. از آن جایی که مشکلاتی که با آن روبرو هستیم، کلید حل آن در دستان خود ماست، در نتیجه از خودمان شروع می کنیم. من به نوبه خود از همین جا شروع می کنم و از بقیه دوستان و خوانندگان می خواهم هم یاری کنند، هم کمک، هم گوشزد دهند و هم ومراقب باشند چون این یک کار گروهی است و همه باید با هم کار کنیم تا بتوانیم به آن برسیم.

اول، خطاها را بپذیریم تا بتوانیم اصلاحشان کنیم. در نتیجه این جا و با اخلاص کامل از تمامی کسانی که در نوشته ها و گفته هایم به نوعی به آن ها توهین یا بی احترامی کرده ام، پوزش می خواهم و عذرخواهی می کنم. از آقای خامنه ای گرفته تا احمدی نژاد، تا آقای خمینی تا مجاهدین خلق، تا سلطنت طلب و میرحسین موسوی و مهدی کروبی و مسعود رجوی و غیره و غیره.

از این که عبارت توهین آمیز و تحقیر آمیزی استفاده کرده ام عذر می خواهم و سعی می کنم تمامی ادبیات کاربردی را تغییر دهم.

برای این کار همه به همکاری هم نیاز داریم. اگر وبسایت یا وبلاگی دارید، مجموعه از عبارات نادرستی که در زبان روزمره استفاده می شود تهیه کنید تا برای جایگزین کردن و تفییر آن همفکری و کار کنیم.

البته توده ای از این واژه ها هستند که مشخص هستند و نیاز به کار زیاد ندارند. منطق می گویند حیوانات همگی بی آزار هستند و معصوم و باکسی خصومت و دشمنی ندارند در نتیجه هرگونه استفاده از تشابه و استعاره، غلط و نادرست است و باید از مجموعه دستور زبان خارج شود.

مثال: مثل سگ دروغ می گوید.

سگ، یک حیوان نجیب، معصوم و کارآمد است. کار نداریم که به چه دلیلی کجا با این حیوان یک تفکر مشکل پیدا کرده، ولی از زمان قدیم، سگ همدم و یار آدمی و عضوی از خانواده در مزرعه داری و گله داری و زندگی روستایی بوده و الان هم بهترین یار پلیس، سگ های تربیت شده هستند ضمن این که کماکان بهترین دوست خانواده و همدم آدمی محسوب می شوند. سگ نه مقیاس اندازه است که بگوییم مثل سگ دروغ می گوید یعنی خیلی زیاد نه این که اصولا دروغگویی بلد است. این ترکیب اشتباه و نادرست را باید از دستور زبان حذف کنیم.

مثال: خر، خرکیف، الاغ.

خر یا الاغ یک حیوان باربر و زحمتکش و مفید است. هیچ ضرری برای هیچ کسی ندارد و بهترین باربر محسوب می شود و مستحق هیچ گونه صفت منفی نیست.

مثال: افغانی، آنگولایی، آنگول، لر، ترک، رشتی

از عنوان برخی از ملیت ها یا قومیت ها، به عنوان فحش، ناسزا، توهین، تبعیض و تحقیر از آن استفاده می شود که نتیجه آن خودبرتربینی و دماغ بالاگرفتن و در نتیجه از خودراضی بودن است. تمامی این گونه استفاده از ملیت ها و قومیت ها، ناسزا محسوب می شود و باید دایره کل آن از زبان حذف شود.

این فهرست را باید کامل کرد ولی باید همه با هم به یاد داشته باشیم، اگر خواستار اصلاح چیزی هستیم، باید اول از خود شروع کنیم. اگر قرار است با فرهنگ خشونت و تحقیر مقابله کنیم، شرط اول این است که خودمان از آن دور شویم. از این  به بعد لویاتان هم سعی خواهد کرد از هرگونه زبان تحقیر و توهین دوری کند تا بتوان به تبع آن گفت وگو و مصالحه و مدنیت را آموخت و آموزاند. شما هم کمک کنید و فهرستی از واژه هایی که باید حذف شود تهیه کنید. خودم به جای خرکیف می گویم کیف کوب. شما هم واژه های  پیشنهادی خود را اعلام کنید.