کدام ایران تروریست است

بدست KT

همین ساعتی پیش خبر برملا شدن نقشه احتمالی ترور و حمله به سفیر عربستان در آمریکا، سفارت عربستان سعودی و اسراییل در واشینگتن اعلام شد. آن خبری که ای بی سی نیوز منتشر کرده، به نظر مشخص تر و کامل تر از همه می آید و صحبت های رییس اف بی آی، پلیس فدرال آمریکا هم مشخص و مستند است.

هرچند این پرونده تازه اعلام شده و بررسی آن منوط به نظر قاضی و روند دادرسی است اما یک چیز ما را سریع غلغلک می دهد، کدام ایران یا ایرانی به جان سفیر عربستان می خواهد سوءقصد کند و یا به گفته منصور عرب سیار، متهم این پرونده، «مقامات ایران حاضرند چندین تن تریاک به کارتل های مواد مخدر مکزیک بدهند؟»

بخشی از ما برمی آشفد که آی این ها همه تئوری توطئه است و بخشی از ما می ترسد و بخشی از ما می پرسد آخر چرا و چطور. تمام این واکنش ها هم به نوعی طبیعی است. آن که آمریکا را دشمن می پندارد می گوید بهتر، حقشان است کاش می مردند، آن که آمریکا را دشمن نمی پندارد و صلح طلب است از آن شگفت زده می شود و آن که  میان این دو است مانده که چه بگوید و چه فکر کند.

برای فکر می کنم بیشتر ایرانی هایی که صلح طلب هستند و به روز و با شعور، ترور راهی منفور و بد و ناپسند است. نه آن را حمایت می کنند و نه آن را به خود مرتبط می دانند و ازاین که ایران و ایرانی با واژه ترور پیوند بخورد، شرمسار می شوند و ناراحت و عصبانی. اما همه ما ایرانیان، در هرجای ایران یا جهان، نمایندگی فرهنگی و ملی ایران را یدک می کشیم و نه نمایندگی سیاسی و نظامی و دیپلماتیک. ما همه ایرانیانی خوب هستیم ولی به عنوان ایرانی رسمی، کاره ای نیستیم. خیلی از سیاست های نظام را قبول نداریم ولی خوب فرستادن سلاح یا نیرو یا تروریست یا کمک مالی و یا آموزشی و نظامی، همه به نام ایران گره می خورد.

مثل کشتار قاسم پور در رستوران میکونوس آلمان و یا حمله به مرکز آمیا در آرژانتین. هر دو حادثه مشخص نشد کار که بوده ولی عواملی از داخل حکومت و نظام ایران به آن متهم شدند، هنوز هم به واقع مشخص نیست به لحاظ بررسی هزینه – فایده، این گونه حمله ها، چه دردی از ایران و ایرانی دو کرده است.

P1060690

باز می گوییم نه، این ها ایران نیستند. ایران آن بخشی است که وزارت خارجه آن را اعلام و مشخص می کند. اما وقتی عملیات نظامی می شود، پای وزارت خارجه آن جا نیست، آن جا اگر سپاه باشد، یا سپاه قدس، یا گروه سوم و غیرمستقیم، یا عوامل خودسر یا هرچیز دیگر، این جا می گویند ایران و دو ایرانی یا دو ایرانی – آمریکایی یا هرچیز دیگر. به هر حال آخرش می شود ایران و ایرانی. همه ما به نوعی در آن هستیم.

حتی وقت هایی هست که یک گروه چند نفری خودشان این تصمیم را می گیرند و به مصداق آن گروهی که می گوید «ما نباید منتظر باشیم آقا بگوید، ما باید پیش بینی کنیم آقا چه می خواهد»، خودشان دست به کار شوند ولی خوب تقاص کار یک گروهی چند نفری را نه فقط حا کمیت، که جامعه هفتاد میلیونی ایران و بقیه ایرانی ها دیگر نقاط جهان با هم می پردازند. این هم از آن تناقض های روزگار است که از آن فرار نمی شود کرد.

البته هم می گردیم که ببینیم تقصیر را گردن چه کسی بیاندازیم. برخی می گویند تقصیر یک مشت اقلیتی است که درحاکمیت هستند و هیچ چیز از حکمرانی نمی دانند. من اما می گویم اگر هیاهویی جایی هست، فقط نبینید که چه کسی صدایش را بلند کرده، ببینید چه کسانی سکوت اختیار کرده اند.