تحریم انتخابات، ناکارآمدی و مرگ اصلاحات در ایران

بدست KT

اول از همه، با تحریم اصولن موافق نیستم و آن را دادن حق به دیگری، آن هم دو دستی می دانم. می توانیم ساعت ها بحث کنیم که آیا در فلان محیط و با این مختصات اصولن تحریم درست است یا نه، ولی در کل دیدگاهم این است که تحریم کار درستی نیست. یعنی سازنده نیست و چیزی را عوض نمی کند. حال اگر وضعیت خاصی باشد که اعلام تحریم از سوی یک شخص، یا یک گروه، یا یک جریان یا حزب یا چند جریان، باعث شود اعلام تحریم خلاءویژه و خاصی در انتخابات ایجاد کند، بحث دیگری است، اما الان و برای انتخابات مجلس در ایران که اصلاح طلبان می گویند ما در انتخابات شرکت نمی کنیم و آن را تحریم نمی کنیم، آیا این کار به صلاح یا درست یا به موقع و یا کارآمد است؟ به نظرم پاسخ تمامی این پرسش ها، منفی است.

دلایل آن را هم مفصل می گویم. به نظرم تحریم زمانی در ایران مسئله بود که نه خیلی، اما کمی تا قسمتی برخی از حد و مرزها مشخص بود. برای مثال زمانی به خاتمی می گفتند از ریاست جمهوری استعفا دهد و نشان دهد دست و پای رییس جمهوری منتخب مردم را بستن، هزینه دارد. آن زمان اگر خاتمی به این کار دست می زد، نمی توان قطعی گفت ولی شاید تهدید یا فشار آن می توانست تا حدودی کمک کند. اما الان و پس از آخرین انتخابات در ایران که به طور واضح و مشخص و آشکار مشخص شد که نظام به هر شکلی دلش بخواهد، آرا را می پیچاند و بعد برای حفظ کاری که کرده تا آن جایی که لازم باشد همه نوع هزینه ای می دهد، آیا الان دیگر تحریم انتخابات فرقی می کند؟ شاید بگوییم پس اگر این طور است، پس چرا در انتخابات شرکت کنیم؟ مگر نه این که نتایج آن از قبل مشخص است؟ این دومی اتفاقن بهتر است. اگر این را مطرح کنند، می شود روی یک سری امکانات و اقدامات و راه های احتمالی و جایگزین حرف زد ولی فقط تحریم کردن، آن هم الان، یعنی این که چون نمی گذارند ما کاندید داشته باشیم (صد البته همه رد صلاحیت می شوند) بعد هم نمی گذارند ناظر داشته باشیم (صدالبته صندوق های رای و کسانی که می توانند وارد مجلس شوند از الان صندوق هایشان آماده و پرشده است) و بعد این که نمی گذارند فعالیت تبلیغاتی کنیم و هی به ما گیر می دهند (از حالا دارند پرونده برای محمد خاتمی درست می کنند که برنامه چین فتنه بوده است) پس نمی آییم. این یعنی حرف مفت و مزخرف. این یعنی چون هیچ کاری از ما برنمی آید، هیچ کاری هم نمی خواهیم بکنیم پس این طور توجیه می شویم و می رویم کنار.

شاید این تصمیم نطفه ای از ترس داشته باشد. به هر حال جمع زیادی از اصلاح طلبان درگیر زندان و محکومیت و پرونده هستند و بقیه هم سعی می کنند یک وقت حرفی نزنند که خشتکی برای آن ها هم نماند. اگر از ترس است، این ژست تحریم خیلی احمقانه است. ضمن این که اصلاح طلبان یا گروه های منتسب به اصلاح طلبی جایی برای برداشتن سنگ بزرگ به علامت نزدن ندارند، این قدر بی مایه و ترسو هستند که جرات نکردند حادثه سازماندهی شده و عملیاتی حمله به سفارت بریتانیا در تهران را محکوم کنند. اصلاح طلبانی که بعد از این همه سال هنوز جرات محکوم کردن یک عمل صد در صد اشتباه را ندارند، دیگر اصلاح طلب به شمار نمی آیند. گروهی هستند که برای نشستن سر سفره ای که از آن به بیرون پرت شده اند، با سکوت، حیف و میل دیگران را نگاه می کنند تا مگر به آن ها کسی رحم کند.

اگر هم گیریم که بله، اصلاح طلبان کلید راه هستند و باید به دنبال یک استراتژی باشند، اتفاقن باید بروند و گله ای و فله ای در انتخابات ثبت نام کنند. زمانی تاج زاده در کنگره حزب مشارکت با شور و حرارت گفت ما باید مجلس را دوباره بگیریم، مجلس خانه ی ماست. و حرف هایی زد که حسابی همه به شوق آمدند و کف زدند و سوت کشیدند. البته درود به شرف تاج زاده که در زندان هم ایستادگی می کند، ولی بایدگفت همه اصلاح طلبان اتفاقن الان باید دست به کار شوند و به جای بازی کلامی و لفظی با دولت حاکم، کاندیدا بدهند، فهرست بدهند، برنامه بدهند، از هر راه ممکن برای گفت وگو استفاده کنند و این فرصت انتخاباتی را به گفت وگو با مردم تبدیل کنند. مگر زمانی که انقلاب قرار بود در ایران شود چه ابزاری در دست مخالفان بود؟ تازه آن ها می خواستند انقلاب کنند ولی نوار پیاده می کردند، اعلامیه کپی می کردند و دست به دست می کردند و از این جور کارها. اصلاح طلبی که دیگر این قدر دولا راه رفتن نمی خواهد. پیام اصلاحات کاملا مشخص است.

ولی حالا آمدیم و تحریم کردید. واقعن این تحریم به کجا می رسد؟ اصلن کسی چقدر تحریم را دنبال می کند؟ مگر الان برای یک سفر خامنه ای نظام یک استان آدم را جابجا نمی کند؟ مگر این همه سال انتخابات و راهپیمایی و روزقدس و غیره را پرشور نشان دادن کار سختی است؟ هر سال این همه نق زده می شود و این همه اعترا ض هست ولی تظاهرات ملیونی است، انتخابات ملیونی است. حاکمیت برای این گونه صحنه پردازی ها و نمایش ها هیچ گونه مشکلی ندارد. الان تحریم یعنی این که خودمان هم می دانیم کاری از دستمان برنمی آید، حالش را هم نداریم، نمی خواهیم هم. باشد بروید و استراحت کنید ولی اسمش را تحریم نگذارید.

English: Election Opposition - 2009